نقش زنان در زمینه سازی ظهور
همه انسانها در برابر امام عصرِ خود مسئول هستند و برای زمینهسازی ظهور آن حضرت وظایفی را بر عهده دارند. زنان علاوه بر نقش عمومی که همه انسانها عهدهدار هستند، میتوانند در مواردی به طور خاص ایفای نقش نموده و زمینههای ظهور را فراهم نمایند و این مسئله، اهمیت نقش زنان را در زمینهسازی ظهور روشن مینماید.
برای دستیابی به این مهم، شناخت جایگاه زن در ابعاد مختلف لازم است تا بتوان در پرتو آن به چگونگی تأثیرگذاری زن در ابعاد گوناگون پرداخت.در این نوشتار برای پاسخگویی به کیفیت نقش زنان در زمینهسازی ظهور، ضمن استفاده از کتابهای روایی و تحلیلی، برای استفاده بهتر از نظرات موجود، با مراجعه به سایتهای اینترنتی مرتبط با مهدویت و جستوجو در مقالات، فصلنامهها و … سعی شده است تا ارائه مطالب به صورت توصیفی ـ تحلیلی از پویایی هر چه بیشتر برخوردار گردد.
در دوران غیبت و پنهان زیستی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باورمندان مهدویّت دارای رسالت و مسئولیت خطیری میباشند. منتظران واقعی و راستین در جامعه منتظران جهت نیل به جامعه ایدهآل مهدوی از پای ننشسته و با تلاش و کوشش مضاعف و با ارائه برنامه و راهکارهای تبلیغی، زمینه شوق و علاقه مردم را جهت درک ظهور و آمدن حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دوچندان میکنند. منتظران واقعی با اجرای دو مسئولیت در جامعه زمینه تحقق ظهور را تسهیل مینمایند، نخستین مسئولیت که شاید مهمترین نیز باشد همان خوداندیشی و خودسازی است؛ یعنی منتظِر واقعی قبل از آنکه به فکر دیگران باشد (دگراندیشی داشته باشد) باید با احیای شاخصه های مهدی پسند و مزین شدن به خصال نیک و اخلاق اسلامی خود را در زمره یاران واقعی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار دهد. دومین مسئولیت بعد از خوداندیشی، دگراندیشی میباشد. در این مسئولیت، منتظِر واقعی با تبلیغ و اشاعه فرهنگ ناب مهدوی در میان منتظران، عشق و علاقه آنان را نسبت به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و ظهور او بر میانگیزاند و مردم را نسبت به آمدن حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و تشکیل حکومت جهانی تشنه و مشتاق مینماید. در این میان نقش زنان ـ که جمعیت انبوهی از مردم را تشکیل میدهند ـ نقش خطیر و مهمی است؛ زیرا قلمرو و نفوذ زنان در جامعه و ابعاد مختلف آن، دارای گستره وسیعی میباشد؛ یعنی علاوه بر جامعه، در خانواده و مدرسه و… جهت تربیت نسل منتظِر و پرورش یاران خاص حضرت، نقش بینظیر و بیبدیلی را بر عهده دارند. از این رو زنان منتظِر به خاطر جایگاه مهم اجتماعی، و خانوادگی در صورت انجام صحیح مسئولیت، منتظران و جامعه منتظران را به سوی جامعه ایدهآل مهدوی سوق خواهند داد. زمینهسازی: مقدمه چینی، آماده ساختن استعداد و تهیه مقدمات برای منظوری را زمینهسازی گویند[۱]. ظهور در لغت: آشکار شدن چیز پنهان[۲]، پدیدار شدن و هویدایی را گویند[۳]. ظهور در مباحث مهدویت به معنای ظاهر شدن حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف پس از زیستن طولانی، جهت برپایی حکومت عدل جهانی است. نکته مهم در ظهور، مسبوق بودن آن به غیبت است.[۴] نقش: کنایه از طرح تازه افکندن و صورت نو ظاهر ساختن میباشد.[۵] اجتماع در لغت: کاری که به اجتماع و به همگان بستگی داشته باشد، آنچه مربوط به گروهی که با هم زندگی میکنند، باشد[۶]. اجتماع در اصطلاح، «در گستردهترین معنا، آنگونه که در مورد انسانها به کار برده میشود، هر نوع رفتار یا نگرشی است که از طریق تجربه حال یا گذشته از رفتار سایر مردم (مستقیم یا نامستقیم) تأثیر پذیرفته باشد، یا اشاره به رفتاری است که به سوی مردم جهتگیری شده باشد.[۷] فرهنگی در لغت: به چیزی گفته میشود که منسوب به فرهنگ باشد و فرهنگ به معنای دانش، علم، معرفت و یا مجموعه آداب و رسوم گفته میشود[۸]. فرهنگ در اصطلاح، «شامل الگوهایی است؛ آشکار و نا آشکار از رفتار و برای رفتار که به واسطه نمادها حاصل میشود و انتقال مییابد؛ نمادهایی که دستآوردهای متمایز گروههای انسانی و از جمله تجسمهای آنها را در کار ساخت تشکیل میدهند. هسته اصلی فرهنگ، شامل عقاید سنتی و به خصوص ارزشهای وابسته به آنهاست».[۹] سیاسی در لغت: «منسوب به سیاست؛ و سیاست، حکم راندن به رعیت و اداره کرن امور مملکت و حکومت کردن را گویند».[۱۰] سیاست در اصطلاح، «یک برنامه پیش اندیشیدنی برای هدفها و طرز عملهاست. فرایند سیاست، عبارت است از ضابطهمندی، اعلام و به کار بستن تقاضاها و چشمداشتها».[۱۱] اقتصادی در لغت: «منسوب به اقتصاد»[۱۲] را گویند. اقتصاد در اصطلاح، اینگونه تعریف شده است: «علم اقتصاد، رفتار انسان را در ارتباط با وسایل کمیاب که موارد استعمال گوناگون دارند، به اهداف معین، همچون حداکثر کردن درآمد، مطالعه میکند و این مطالعه معمولاً با به کارگیری دادههای قیمت درمقایسه، انجام میشود. اما انتخاب میان اهداف معین معمولاً مستلزم انتخاب میان ارزشها و سیاستهای اجتماعی است».[۱۳]
پی نوشت ها:
[۱] . علیاکبر دهخدا، لغتنامه دهخدا، ذیل واژه مورد نظر.
[۲] . خلیلبن احمد فراهیدی، العین، ذیل واژه مورد نظر؛ محمدبن مکرم ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه مورد نظر.
[۳] . علیاکبر دهخدا، پیشین، ذیل مورد نظر.
[۴] . خدامراد سلیمیان، فرهنگنامه مهدویت (بنیاد فرهنگی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، ۱۳۸۳)، چ اول، ، ص۲۶۷٫
[۵] . علیاکبر دهخدا، پیشین، ذیل واژه مورد نظر.
[۶] . محمد معین، فرهنگ فارسی، (تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۹) ۶جلدی، ذیل واژه مورد نظر.
[۷] . جولیوس گولد، دیلیام کولب، فرهنگ علوم اجتماعی، (تهران: مازیار، ۱۳۷۶) چاپ گلشن، اول، ص۲۹٫
[۸] . محمد معین، پیشین، ذیل واژه مورد نظر.
[۹] . گولد و کولب، پیشین، ص ۶۳۰ ـ ۶۳۱٫
[۱۰] . معین، پیشین، ذیل واژه مورد نظر.
[۱۱] . گولد و کولب، پیشین، ص۶۳۰ ـ ۶۳۱٫
[۱۲] . معین، پیشین، ذیل واژه مورد نظر.
[۱۳] . گولد و کولب، پیشین، ص ۵۲۹٫